همایش دانشنامه نگاری به مناسبت هفته پژوهش برگزار شد
تاریخ انتشار: 1401/09/27
همایش «پژوهش و دانشنامهنگاری» در روز دوشنبه 21 آذر 1401 به مناسبت بزرگداشت هفته پژوهش، با همکاری پژوهشکده دانشنامه نگاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و انجمن زبان شناسی ایران، از ساعت 9 الی 13 در تالار تمدن برگزار شد. در این همایش، دکتر مهدی معین زاده مدیر پژوهشی پژوهشگاه، دكتر آزیتا افراشی رئیس پژوهشکدهدانشنامهنگاری و انجمن زبان شناسی ایران، دکتر محسن بهلولی فسخودی معاون پژوهشکده، دکتر اصغر اسمعیلی مدیر گروه علوم انسانی، دکتر مریم کامیار مدیر گروه مطالعات میانرشتهای و آقایان دکتر حسن مجیدیان، دکتر وحید قهرمان و دکتر محمد مولایی قلیچی از اعضای هیأت علمی پژوهشکده به ایراد سخنرانی پرداختند؛ خانمها دکتر الهام ابراهیمی و دکتر مریم شریفنسب بهعنوان دبیر نشست در دو بخش حضور داشتند.
دکتر افراشی در سخنرانی خود با عنوان «نسبت دانشنامه و پژوهش» به معرفی چهارنمونه از فرهنگهای واژگان و دائره المعارفهای کهن پرداخت؛ سپس به مساله تفاوت دانش دائره المعارفی و دانش زبانی به عنوان یکی از مسائل فلسفه زبان اشاره کرد و در ادامه به ماهیت پیوستاری اطلاعات مندرج در فرهنگهای واژگان و دائره المعارفها پرداخت. در ادامه برخی نظریات زبانشناختی مرتبط با بازنمود ذهنی دانش دائره المعارفی و دانش زبانی را با محوریت نظریات شناختی مطرح کرد و لزوم استفاده از روشهای نوین در دانشنامهنگاری، تحکیم پیوند دانشنامهنگاری و علوم انسانی و دانش نامهنگاری مسالهمحور و دانشنامهنگاری به عنوان ابزار ثبت مولفههای هویت فرهنگی را مورد توجه قرارداد.
دكتر اصغر اسمعیلی، سخنرانی خود را با عنوان: «دانشنامه و دانشنامهنگاری: تاریخچه، روشها و نمونهها» ارائه داد؛
کتاب دانشنامه و دانشنامهنگاری: تاریخچه، روشها و نمونهها از معدود آثار در موضوع دانشنامهنویسی است که در این گفتار به بررسی و نقد آن پرداخته شد. این اثر در چهار بخش اصلی با موضوعات چیستی دایرةالمعارف، دایرةالمعارفهای مهم دنیا، دایرةالمعارفهای ناظر به جهان اسلام و کلیاتی درباره دانشنامه جهان اسلام ذیل مقالات کوتاه و بلند پرداخته است. با توجه به کمبود پژوهشهای نظری در این موضوع، اهتمام سرویراستاران و نویسندگان اثر ستودنی است، اما اشکالاتی در آن دیده میشود از جمله: ضعف ساختاری در چینش و حجم فصلها و ارتباط دهی میان آنها؛ مشخص نبودن ارتباط اثر با پژوهشهای پیشین، نداشتن نتیجهگیری در پایان فصلها و پایان اثر و همچنین نداشتن نمایه موضوعی.
استفاده نکردن از منابع دست اوّل در کلّ اثر و برخی مقالات، ضعف در تتبع، ضعف شمول برخی مباحث و تکرار تعریفهای اساسی در بخشهای مختلف، از عمدهترین اشکالات اصول روش تحقیق در این اثر است.
در نقد محتوایی اثر میتوان به موارد زیر اشاره کرد: بسنده صرف به معرفی دایرةالمعارفها و ضعف تحلیل یا فقدان آن؛ مشخص نکردن معیار انتخاب دایرةالمعارفها برای تحلیل و نقد و بررسی، آوردن اطلاعات تجربی بدون پشتوانه استنادی، کمی نمونهها و مثالها برای برآوردن هدف آموزشی اثر.
کتاب از حیث ویرایش زبانی و ادبی یکدست و مطلوب است و صفحهآرایی و حروفچینی و طراحی جلد در حدّ مطلوب به مخاطب عرضه شده است.
نتیجه آنکه با اصلاح اشکالات آورده شده، میتوان ویراست منقحتری از آن به دست داد.
دكتر محسن بهلولی فسخودی در سخنرانی خود با عنوان «رویکرد آموزشی به دانشنامهنگاری» به موضوعات زیر پرداخت؛
دایرةالمعارفها آثاری مرجع به منظور ثبت و ضبط دانش موجود در حوزههای عمومی و تخصصی هستند. اما این تنها نقش و بلکه وظیفه اصلی دایرةالمعارفها به شمار نمیآید. با بررسی پیشینه تاریخی دایرةالمعارفها در یونان باستان و ریشهشناسی کلمه «آنسیکلوپدیا» میتوان به وجهی مهم و البته تا حد زیادی مغفول در خصوص هدف اصلی نگارش دایرةالمعارفها پی برد که نشان از بعد تربیتی و آموزشی این آثار برجسته و ممتاز بشری دارد. کلمه پایدیا در عبارت دایرةالمعارف ناظر بر همین بخش است. پایدیا طرحی تربیتی است که هدف از آن ارائه دایرهای از علم و دانش جسمانی و ذهنی به مخاطب به منظور شکلگیری شخصیتی کامل و جامع برای درک فرهنگ و سنت جامعه است. طرح آموزشی برگرفته از پایدیا مروج آموزش و پرورش همگانی و عمومی و نافی هرگونه نظام تربیتی و آموزشی حرفهگرا و تخصصمدار محض است که نسبت به از ارزشهای اخلاقی بیاعتنا میباشد. در نتیجه هدف اصلی دایرةالمعارفنویسی پرورش ابعاد گوناگون ذهنی، فیزیکی، اجتماعی، زیباییشناختی و اخلاقی یادگیرنده است.
در ادامه نشست اول، دكتر حسن مجیدیان سخنراني خود را با عنوان «معرفی دانشنامه زندگینامة علمی دانشوران» ارائه داد:
«زندگینامة علمی دانشوران» دانشنامهای است 18 جلدی که به شرح حال زندگی علمی و آثار مهمترین و تأثیرگذارترین دانشمندان از دورة باستان تا عصر حاضر (صرفاً وفاتیافتگان) میپردازد. این مجموعة ارزشمند توسط انتشارات Charles Scriber's Sons در 10 مجلد به زبان انگلیسی به چاپ رسیده است؛ 8 مجلد نخست هر یک 2 جلد را دربردارد. مشخصات ظاهری، اطلاعاتی دربارة نشر اصل اثر و برگردان آن به فارسی و توصیف محتوایی این مجموعة نفیس، محورهای اصلی این سخنرانی را تشکیل میدهد.
نشست دوم با سخنرانی خانم دکتر مریم کامیار در خصوص «بازشناخت و تقابل متنهای دانشنامگی معماری مربوط به قرن سوم هجری تا هفتم هجری» آغاز شد.
پراکندگی تاریخی رسالههای نوشته شده در ترسیم عملی هندسة معماری سنتی ایران، عملاً در قرن چهارم ه.ق متمرکز شده است، چند دانشنامة انگشتشمار که در حوزة هندسة عملی معماری پس از بوزجانی تحریر شد، بیش از آن که به هندسة عملی بپردازد، جداولی را برای محاسبة حجم و سطح اشکال هندسی ارایه میدهد.
وجوه جغرافیایی و رسائل تاریخی معماری سنتی ایران را میتوان با مرتبط کردن زبان هندسیاش با تحول تاریخی علوم ریاضی، که معماری سنتی جزئی از آن بود، مشخص کرد. بعد از آنکه دورة اولیه ترجمهها سپری شد، تألیفاتی تازه در رشتههای هندسة معماری، ریاضی، نجوم، اپتیک، جبر، و مثلثات صورت گرفت. این تألیفات، دانشنامههای هندسه را در جهاتی سوق داد که قبلاً ناشناخته بود و باعث اعمال آن در امور تازهای در حوزة عملی معماری شد.
سخنران بعدی، دكتر وحید قهرمان در خصوص «تاریخچه جواهر شناسی و کانیشناسی در ایران باتوجه به اثر دانشنامهای الجماهر فی معرفه الجواهر از ابوریحان بیرونی» به سخنرانی پرداخت:
با توجه به غنای ذخایر کانیها و گوهر سنگها در گستره جغرافیایی ایران و وجود تمدنهای کهن در این منطقه، ایرانیان از دیر باز توجه ویژهای به بهرهبرداری و استفاده از این منابع داشتهاند. اولین آثار نوشته شده بجا مانده از علوم کانیشناسی و گوهرشناسی در قالب رسالههایی در باب درمان بیماریها و یا خواص ادویه بودند. جواهر نامهها و دانشنامههای عمومی بسیاری در دوره شکوفایی علوم در بین مسلمانان عمدتاً بین قرون سوم تا پنجم هجری در حوزه تمدنی اسلامی و بهخصوص در ایران تألیف شدند. اثر دانشنامهای «الجماهر فی (معرفه) الجواهر تألیف دانشمند برجسته ابوریحان بیرونی در این بین جایگاه ویژهای دارد. در این مجال به برخی از ویژگیهای ممتاز این اثر اشاره میشود که بیانگر علت تأثیرگذاری عمیق آن در تاریخ علم گوهرشناسی و کانیشناسی ایران و جهان و همچنین شخصیت استوار علمی مؤلف میباشند.
در آخر دكتر محمد مولایی قلیچی سخنرانی خود را باعنوان «اطلس و دانشنامههای جغرافیایی: سیر تحول در ایران و جهان و چالشهای پیشرو» ارائه داد:
اطلسها یکی از مهمترین منابع مورد استفاده در تحقیقات جغرافیایی در کنار دانشنامهها، سفرنامهها، فرهنگنامهها و... بهشمار میروند. اطلس عبارتست از: مجموعهای از نقشه، نمودار، تصاویر و جداول و گزارشهاست که با نظمی خاص اطلاعات موضوعی مشخصی را به تصویر میکشد. با بررسی سیر تحول اطلسها میتوان دریافت که دانش جغرافیایی یونانیان بیشتر ازطریق ترجمه كتاب جغرافیای بطلمیوس در اختیار مسلمانان قرار گرفت. این آثار به دو نوع مكتب فكری تقسیم شده است: مكتب عراقی و مكتب بلخی.
دانشنامهها در علوم مختلف بهعنوان منابعی با نگاه جامع نسبت به حوزه تخصصی خود شناخته میشوند. در مورد علم جغرافیا در ایران کتاب خاصی در این حوزه منتشر نشده و اغلب به صورت فرهنگها و شناسنامههای روستایی و شهری منتشر شده است. با این وجود در سالهای اخیر تلاشهایی مبنی بر انتشار کتابهایی چون «جغرافیای جامع ایران» و «دانشنامه مدیریت شهری و روستایی» نشان از توجه جغرافیدانان به گردآوری آثار جامع در حوزه جغرافیا میباشد.