دهمین مدرسه تابستانی انجمن زبان شناسی ایران برگزار شد
تاریخ انتشار: 1402/06/12
دهمین مدرسه تابستانی انجمن زبانشناسی ایران روزهای 8 الی 10 شهریور 1402 در اصفهان برگزار شد.
دهمین مدرسه تابستانی انجمن زبانشناسی ایران روزهای 8 الی 10 شهریور 1402 با حضور علاقمندان در سالن هتل اصفهان و با حمایت معنوی انجمن علمی –دانشجویی زبانشناسی دانشگاه الزهرا، انجمن علمی زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی، انجمن ایرانی زبان و ادبیات فرانسه و دفتر گسترش پژوهش و آموزش فارس رهنما برگزار شد.
سخنرانیها در دو نشست صبح و عصر ارائه شد. در بخش نخست روز اول و افتتاحیه، دکتر آزیتا افراشی، رئیس انجمن زبانشناسی ایران، ضمن خوشامدگویی به حاضران یاد استاد فقید دکتر کورش صفوی را گرامی داشتند و از استادان، پژوهشگران، شرکتکنندگان و گروه اجرایی قدردانی کردند.
سپس دکتر سیامک صاحبی، نایب رئیس انجمن زبانشناسی ایران، گزارشی از فرایند برگزاری دهمین مدرسة تابستانی انجمن زبانشناسی ایران ارائه داد. در ادامه استاد دکتر ایران کلباسی با بازخوانی دلنوشته دکتر شهرام مدرس خیابانی در مراسم یادبود دکتر صفوی به موارد و منابعی در مورد تشکیل انجمن زبانشناسی ایران اشاره کردند.
در نشست اول که ریاست آن را دکتر محمدامین ناصح، عضو هیئتعلمی دانشگاه بیرجند به عهده داشت، سه سخنرانی ارائه شد. «ساختارگرایی در مطالعات ترجمه» عنوان اولین سخنرانی نشست اول بود. دکتر فرزانه فرحزاد، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبائی ابتدا تعریفی از ترجمه ارائه داد و به میانرشتهایبودن آن اشاره کرد. در ادامه توضیحاتی در مورد زبانشناسی و ترجمه و موضوعات گوناگونی مانند انواع ترجمه؛ چامسکی و ترجمة ماشینی: هلیدی و ترجمة ماشینی برای ورود به بحث اصلی ارائه شد.
دکتر فاطمه عظیمی فرد، پژوهشگر مرکز تحقیقات صدا و سیما، دومین سخنران این نشست بود که در ارتباط با «پژوهشهای زبانشناسی در رادیو وتلویزیون» مطالبی را مطرح نمود. وی در ادمه صحبت خود «فرهنگ مردم» را بهعنوان قدیمیترین مرکز پژوهش رادیو و تلویزیون معرفی کرد و به ذکر برخی از فعالیتها و آثار گروه زبان و رسانه، رادیوفرهنگ و ... پرداخت.
در ادامه آقای مهران برزوفرد از دانشگاه بینالمللی چابهار، سخنرانی خود را با عنوان «کاربرد زبانشناسی پیکرهای در مطالعات ترجمه» ارائه کرد. وی معادلیابی در فرایند ترجمه را بهعنوان یکی از مسائل پژوهش در ترجمه برشمرد، و با اشاره به دو نوع پیکره اعم از دستی و ماشینی، اظهار داشت که پیکرههای خود را بهصورت دستی تهیه کرده است. سپس وی به معرفی انواع پیکره ازجمله عمومی و تخصصی؛ نمونهای و متنکامل؛ موقعیتی و پایشی؛ نوشتاری و گفتاری؛ همزمانی و درزمانی؛ بومی زبان و فراگیران زبان؛ و جز آن پرداخت و به ویژگیها، پیشینه و کاربردهای مطالعات ترجمة پیکرهبنیاد، انواع پیکرههای زبانی مطالعات ترجمه اشاره کرد.
پس از استراحت و پذیرایی ناهار، نشست دوم به ریاست دکتر گلناز مدرسی قوامی از دانشگاه علامه طباطبائی آغاز شد. دکتر احمدپاکتچی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ضمن گرامیداشت یاد استاد دکتر کورش صفوی سخنرانی خود را با عنوان«نگاهی به نظریات جدید دربارة خانوادههای زبانی» ارائه نمود. درادامه، وی به شناسایی نخستین خانوادهها و کشف روابط بین زبانها پرداخت و در مورد سستی ارتباطها و بازنگری در خانوادهها سخن گفت. سپس، به موارد متعددی ازجمله فراوانی خانوادهها، ارتباطهای بین خانوادگی، پیوندهای موردمناقشه، کلانخانوادهها، تبارشناسی زبانی، زبانهای آمیخته و ... پرداخت.
«فرهنگستان زبان و ادب فارسی و واژهگزینی» عنوان سخنرانی دکتر محمدامین ناصح بود. وی ابتدا پیشینة فرهنگستان زبان و ادب فارسی و واژهگزینی در جهان را مرور کرد و سپس به نقد چند نمونه از واژههای مصوب فرهنگستان پرداخت. وی در بخش دیگر از سخنان خود معادلهای پیشنهادی برای چند واژه؛ برخی معادلهای مصوب فرهنگستان از نظر شفافیت و تیرگی معنایی و برخی از اصطلاحات مصوب فرهنگستان در هزار واژة پزشکی را مورد بررسی قرار داد و به برخی از دلایل عدم کاربردیشدن واژههای مصوب فرهنگستان اشاره کرد.
آخرین سخنرانی نشست دوم به دکتر احسان چنگیزی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، با عنوان «همنامی یا چندمعنایی: تحلیل تاریخی چند واژه» اختصاص داشت. وی در ابتدا با اشاره به جهانبینی ویژه استاد فقید دکتر صفوی و منش وی سخن خود را با موضوع همآوا/همنویسه/همنام ادامه داد و با ذکر نمونههایی از واژههای «شیر»، «سر»، «دست» اهمیت بررسی دادههای تاریخی در پژوهشها و مطالعات را مورد تاکید قرار داد.
نشست سومِ مدرسۀ تابستانی در روز دوم به ریاست دکتر ماندانا نوربخش از دانشگاه الزهرا(س) با گرامیداشتِ یاد و خاطرۀ استاد فرهیخته، دکتر کوروش صفوی آغاز شد. سپس دکتر والی رضایی از دانشگاه اصفهان سخنرانی خود را با عنوان «ردهشناسی زبان و جایگاه آن در زبانشناسی معاصر» ارائه کرد. وی با اشاره به مکتبهای فکری اروپا و پیدایش ردهشناسی، تفاوت ردهشناسی در قرن نوزدهم و قرن بیستم را برشمرد و در ادامه، رویکردهایی چون ردهشناسی واژگانی، ردهشناسی شناختی، و ردهشناسی کاربردی را معرفی کرد.
سپس دکتر گلناز مدرسی قوامی از دانشگاه علامه طباطبایی «شیوۀ توصیف نظامِ آوایی زبانها» را مورد بررسی قرار دادند. ایشان ضمن تأکید بر رعایت دقت و صحت در ثبتِ نشانههای واجی و آوایی در بررسیهای زبانی، به برخی فرایندهای واجی اشاره کردند. علاوهبراین، برای بازسازی تکواژها، استفاده از شواهد درونزبانی را لازم دانستند و کاربردِ شواهدِ برونزبانی را درصورتی مجاز شمردند که در راستای تأیید شواهدِ درونزبانی به کارآید.
در ادامه با حضور برخی پژوهشگران فرهنگستان زبان فارسی، به مسائلی چون واژهگزینی و ضرورتِ آن، اصول و مراحل واژهگزینی و روندِ کارگروهِ واژهگزینی در فرهنگستان پرداخته شد. در ادامه نیز برخی واژههای مصوبِ فرهنگستان با پرسش و پاسخِ حاضران در جلسه، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
پس از استراحت و پذیرایی ناهار، نشست چهارم در روز دوم، با گرامیداشتِ یاد و خاطرۀ مرحومه سلیمه زمانی، از دانشجویان دکتری دانشگاه علوم و تحقیقات، و با سخنرانی دکتر سیامک صاحبی از دانشگاه فرهنگیان شیراز آغاز شد. ایشان به بررسی وندهای دخیل در زبان فارسی، که بیشتر از زبان عربی و ترکی وارد زبان فارسی شدهاند، پرداختند و به واژگانی اشاره کردند که با استفاده از وندهای دخیل در زبان فارسی ساخته شده و به کارمیرود.
سخنرانِ دومِ این نشست، دکتر سپیده عبدالکریمی از دانشگاه شهید بهشتی، بود که با «نگاهی نوساختگرایانه به تحلیلهای معنایی» پرداخت. ایشان به مواردی چون ویژگیهای نظریههای مطرح در معناشناسی نوساختگرا، نظریۀ معنیشناسی مفهومی جکنداف، ویژگیهای معنیشناسی مفهومی و توصیف معنی در نظریۀ واژگان زایشی اشاره کرد.
دکتر حمیدرضا شعیری، از دانشگاه تربیت مدرس، آخرین سخنرانِ این نشست بود که «روایتشناسی کلاسیک تا روایتشناسی مدرن» را مورد بحث و بررسی قرار داد. وی سخنرانی خود را با حکایتِ مرد دباغ شروع و به این نکته اشاره کرد که در طول تاریخ، روایتشناسان همواره افرادی زبانشناس بودهاند. علاوهبراین، به عقیدۀ او، کل زندگی را میتوان یک روایت درنظرگرفت، و هر نظام روایی نیز میتواند دارای سیستمِ ارزشی و ضدارزشی باشد. این نشست با توضیحِ روایتشناسی مدرن و فضای مدرنِ روایت و پس از پرسش و پاسخ حاضران در جلسه پایان یافت.
در سومین روز مدرسه تابستانی، چهار سخنرانی به ریاست دکتر سپیده عبدالکریمی ارائه شد.
دکتر آزیتا افراشی، عضوهیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به عنوان اولین سخنران نشست پنجم به توصیف «استعارههای اولیه»، یعنی نگاشتهای استعاریِ موجود و همگانی در همۀ زبانها در چارچوب نظریِ پیشنهادیِ خود، معناشناسیِ زیستی عاطفی (Bio Emotional Semantics)پرداخت و نمونههایی از استعارههای خشم/ ترس و شادی/ عشق/ لذت را از پیکرۀ پایگاه دادههای زبان فارسی و با شواهد ریشهشناختی ارائه داد.
محمدحسن ترابی، دانشآموخته دکتری زبانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، «تاریخچه مطالعات جایابی زبان در مغز» را مرور نمود. بنا به گفته وی، مطالعاتی که در گذشته به جایابی زبان در مغز پرداختهاند قدمتی بسیار بیشتر از سخنرانی معروف بروکا (1861) دارند. بروکا در واقع بخشی از جریانی بود که به جایابی زبان در مغز میپرداخت، که البته به خاطر ارجاعهای زیادی که دریافت کرد، این ارجاعها خود اعتبار نظریه جایابی زبان در مغز را برای او به ارمغان آورد، در حالی که این فرایندی بود که از گال شروع شده بود و پیوسته ادامه داشت. مطالعات جدید درباره مغز تن (بیمار مشهور بروکا) نشان میدهند که آسیبی که به مغز او وارد شده بود بسیار بیشتر از آنا است که بروکا در کالبدشکافیاش از مغز لوبورن (تن) دریافته بود. مطالعات بعدی همچنین نشان دادند که پردازش زبان نه تنها محدود به نواحی بروکا و ورنیکه در نیمکره چپ نیست و سایر مناطق آن نیمکره را نیز دربرمی گیرد، بلکه نیمکره راست نیز در زبان نقش اساسی دارد.
«مغز، زبان و رودیکردهای آزمایشگاهی در عصب شناسی زبان» عنوان سخنرانی سوم بود که توسط ساناز تاج الدینی، دانشجوی دکتری دانشگاه شیراز ارائه شد.
لاله مولائی، دانشجوی دکتری زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی، در سخنرانی خود با عنوان «پیوند دانشگاه، صنعت و جامعه در راستای اشتغالزایی و کارآفرینی: زبانشناسی آموزشی-تربیتی، نشانهشناسی آموزشی-تربیتی، نشانهشناسی سازمانی، رهیاری نشانهشناختی/نشانهای و ... » با اشاره به موضوع "از وحدت تا کثرت؛ از کثرت تا وحدت"، به تعامل میان زبانشناسی، نشانهشناسی و حوزههای یاریگری ازجمله رهیاری اشاره کرد. وی در ادامه به مطالبی نظیر تحول علوم انسانی، تعالی آموزش، ترارشتهای، ترامدرنیته و چرخش بهسوی فلسفه اشاره کرد و با بیان دیدگاه خود در مورد چرخش از سمت بافتهای تحصیلی، آموزشی و دانشگاه به سمت بافتهای روزمره و هر لحظة زندگی، وارد مبحث کاربردیشدن و عامشدن برخی حیطهها و گسترش آنها از سوی علم، دانش و حرفه به سوی نوعی خرد، مرام، مهارت نرم، هنر زندگی و سبک زندگی شد. به گفته وی یکی از راههای دستیابی به این خرد، مرام، مهارت نرم، هنر زندگی و سبک زندگی میتواند از رهگذر پرداختن به طرز بودنِ خود در تعامل با امور روزمره، عادتی، بدیهی، تکراری و سادة زندگی و جهان ممکن شود؛ بهنوعی همان ʼهستیشناسی انسان مشاهدهگرʻ، طرز بودن و هستیشناسی انسان مشاهدهگر.
تهیه گزارش: دکتر ژاله مکارمی و لاله مولایی