چکيده:
چامسکی (۱۹۹۵) به پيروی از لارسن (۱۹۸۸، ۱۹۹۰) تحليل پوستهای گروه فعلي را در خصوص چگونگی اشتقاق نحوی ساختهای فعلی چند متممی مطرح کرده است. بر اساس اين تحليل، ترکيب سازهای گروه فعلی از: (الف) گروه فعلی هستهای درونی با هستة فعل واژگانی و (ب) گروه فعلی پوستهای بیرونی با هستة فعل سبک انتزاعی و تعبيری سببی يا عامل گری تشکيل میشود. در اين مقاله شيوة اشتقاق نحوی برخی از ساختهای فعلی زبان فارسی شامل گزارههای سببی، گزارههاي داراي فعل متعدی دو مفعولی با متممهای گروهی و گزارههاي داراي فعل متعدی دو مفعولی با بند متممی بر پاية تحليل پوستهای گروه فعلی مورد تجزيه و تحليل قرار خواهد گرفت. تحليل پوستهای اين دسته از گروههای فعلی نشان میدهد که اشتقاق اين گونه ساختهای نحوی، ضمن تبعيت از فرضية اعطای نقش معنايی يکسان، تحت تأثیر ديگر اصول و عمليات نحوی مطرح در برنامة کمينهگرا از قبيل گزينش، ادغام، اصل هسته و اصل تركيب دوتايي نیز قرار دارد و این ساختهای نحوی ميتوانند به عنوان فرافکنیهای دو جزيی متشکل از گروه فعلی هستهای درونی و گروه فعلی پوستهای بیرونی توجيه و بر اساس مبانی و اصول کمينهگرايی مشتق شوند.
کلیدواژهها: برنامة کمینهگرا، گروه فعلی هستهای، گروه فعلی پوستهاي، فعل هستة واژگانی، فعل سبک انتزاعی، ادغام، فرضية اعطای نقش معنايی يکسان