چكيده
در منابع معتبر زبانشناسي جهان، آنگاه كه سهم شرق در مطالعات زباني به طور عام ومعنيشناسي زبان به صورت خاص مطرح ميشود، تنها مروري مختصر بر بررسيهاي زبانشناختي انديشمندان اسلامي طي قرون دوم تا دهم هجري صورت ميگيرد. براينگارندة اين سطور همواره اين سئوال مطرح بوده است كه 1- آيا به لحاظ منطقيميتوان پذيرفت كه در ميان ملل شرقي، شوق كنكاش در مورد پديده پر رمز و راز زبان،تنها در مقطعي خاص از طول تاريخ و صرفا در ميان انديشمندان اسلامي برانگيخته شدهاست؟ و 2- اگر چنين است، چه انگيزهاي براي آغاز آن و چه دليلي براي ادامه نيافتناين مطالعات پس از قرن دهم هجري ميتوان يافت؟