چکيده
در پانزده سال اخير اين مسئله که آيا زبان پاية ژنتيکي دارد يا خير به شدت مورد توجه زبانشناسان قرار گرفته است. علت اين توجه هم پيدا شدن خانوادهاي بود که نيمي از اعضاي آن در سه نسل داراي مشکلات زباني بودند. طبيعتاً مسئلة تکرار يک بيماري در نسلهاي متفاوت در يک خانواده اين ايده را به ذهن متبادر ميکند که مسئله بايد مربوط به ژنها باشد. مقالة حاضر به بررسي مطالعاتي ميپردازد که بالأخص دربارة اعضاي اين خانواده براي اثبات يا رد نظرية ژنتيکي بودن زبان انجام گرفته است و نتايج اين تحقيقات را پيش روي خوانندگان قرار ميدهد. با توجه به يافتههاي کنوني، با وجود شواهدي که در تأييد دخالت احتمالي ژنها در زبان آموزي وجود دارد، به نظر نميرسد بتوان ادعا کرد که ژني مختص زبان پيدا شده است؛ فقط ميتوان گفت ژني يافت شده است که با زبان ارتباط دارد. بدين صورت که اختلال در کار آن سبب بروز برخي اختلالات زباني ميشود؛ اما حتي اينکه آيا اين اختلالات عارضة اولية حاصل از اختلال در اين ژن هستند يا عارضة ثانويه کاملاً معلوم نيست.