چکيده
زبانشناسي كه معمولاً بهعنوان علم زبان تعريف ميشود، بهخاطر مختص بودن زبان به نوع انسان، با بسياري از حوزههاي ديگر مطالعات و علوم انساني ارتباط نزديكي دارد. مطالعات ترجمه را با توجه به ماهيت مسايل مورد بحث در آن ميتوان نزديكترين حوزه به زبانشناسي يا مطالعهي علمي زبان دانست. مشتركات زبان و ترجمه آنقدر زياد و پيوندشان چنان محكم است كه در موارد زيادي نميتوان آنها را بينياز از هم دانست.
ارتباط بين زبان و ترجمهي حقيقي انكارناپذير است. آنچه در اين مقاله مورد بحث و بررسي قرار گرفته، نحوهي اين ارتباط است. برخي از صاحبنظران بر اين عقيدهاند كه هر ترجمهاي بهطور ضمني مبتني بر نظريهاي از زبان است و لذا ترجمه در واقع تمريني در زبانشناسي كاربردي است. اما برخي ديگر عقيده دارند هر نظريهاي از زبان مبني بر نظريهاي از ترجمه است. نظريهي سومي هم مطرح است و آن اينكه خود زبان در اصل ترجمهاي از تصورات و مفاهيم ذهني انسان است و بنابراين انسان در زندگي روزمرهي خود بهطور همزمان با هر دو مقولهي زبان و ترجمه سروكار دارد.