ارسال مقاله برای مجله
Uploading…
Error! . Try again!
آپلود ارسال
خبرنامه شماره 10
آرشیو

عنوان:یاد بود دکتر عباس سلمی (محمد تقی راشد محصل)

خلاصه:یاد بود دکتر عباس سلمی (محمد تقی راشد محصل)

تاریخ :1395/12/30

دیگر مترس

بیماری گریخت

و پایان یافت پیمانه روزهای آشفته

 

دوم بهمن ماه یکی دیگر از پژوهندگان و خدمتگزاران زبان­های ایران باستان و فرهنگ و ادب فارسی به سرای جاوید شتافت. دکتر عباس سلمی استاد بازنشسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید چمران اهواز پس از تحمل چند سال بیماری درگذشت و خانواده، دوستان، شاگردان و آشنایان را به اندوهی بزرگ نشانید. بهشتی بهر باد و روانش به مینو آمرزیده و یادش گرامی!

دکتر سلمی، معلمی توانا، آگاه، مسلط به فنون تدریس، وظیفه­شناس، بردبار و فروتن بود. مردی خودساخته و پرکار که چهل و پنج سال با صداقت در مقاطع مختلف تحصیلی از ابتدایی تا تحصیلات تکمیلی دانشگاهی تدریس کرد و همه­ی مراحل دانش­آموختگی خود را پس از پایان دوره­ی دانشسرای مقدماتی در شهرستان بیرجند (1338) در ضمن کار گذرانید، اما هیچگاه مسئولیت اصلی خود را، که تدریس بود، فدای تحصیل خویش نکرد. دانش­آموخته دوره­ی لیسانس ادبیات فارسی از دانشکده ادبیات مشهد (1342) و دوره­های فوق­لیسانس و دکتری فرهنگ و زبان­های باستانی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود. پایان­نامه دکتری خود را در موضوع "بررسی تیشتریشت" در سال 1355 گذرانید. در شهرستان­های بیرجند، مشهد و تهران در مقاطع ابتدایی و متوسطه و از سال 1354 تا هنگام بازنشستگی (1356) در دوره­های مختلف دانشگاهی تدریس کرد. در سال­های سخت جنگ تحمیلی نیز لحظه­ای محل خدمت خود را ترک نگفت و در میان دود و آتش ادای وظیفه کرد. چند سال مدیر گروه ادیبات فارسی بود و تدرسی درس­های زبان­های ایران باستان ومتن­های شعر و نثر فارسی، به ویژه متن­های حماسی را نیز عهده­دار بود. آثار علمی انتشار یافته­ی او در قالب مقاله و متضمن دریافت­هایی است که در برخی از متن­های پهلوی، متن­های حماسی، به­ویژه شاهنامه فردوسی، دیوان ناصرخسرو و یا تاریخ بیهقی داشته است. در طول سال­های تدریس یادداشت­هایی فراهم کرده بود که نیت داشت در دوره بازنشستگی آن­ها را به صورت کتاب مدون کند که متاسفانه در دام بیماری لاعلاج گرفتار شد و از انجام دادن این  خدمت بازماند. گرچه این نوشته­ها انتشار نیافت اما آثار معنوی او که فرزندان شایسته و فرهیخته و دانشجویان پرورش­یافته اویند، نام و یاد او را زنده نگاه خواهند داشت.

سلمی در دوستی استوار، در سختی­ها همراه، در تنگناها گره­گشای و یاوری پاکدل، نرم­خو، پرحوصله و کم توقع بود. یادش در دل دوستداران او پیوسته زنده است. بهار پیش رو برای یارانش بهاریست که:

می­رسد اما زگل نشانش نیست
نسیم رقص گل­آویز گل نشانش نیست