چكيده
عصر حاضر، بدون شك، عصر تغييرات وسيع، تحولات سريع و پويايي مفرط است. آثار چنين تحولات ناگهاني در تغييرات پيوستة فنآورانه، فرهنگ مادي، اكوسيستمها و حتي ارزشهاي اخلاقي حاكم بر جامعة ما قابل مشاهده است. يكي از پيامدهاي بارز اين وضعيت، زبانهايي هستندكه ديگر كسي با آنها تكلم نميكند. اين پديده ـ مرگ زبان ـ و عوامل و شرايطي كه به آن دامن ميزند، به اختصار در بخش ابتدايي اين مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند و به دنبال آن پيشینة مطالعات انجام شده در اين زمينه آمده است. كشور ما، ايران، از تاريخ و پيشينة طولانيِ گروههاي قومي متنوع برخوردار است كه هر كدام از آنها زبان بومي خود را دارند. در سالهاي اخير، شرايطي كه وصف آن در بالا گذشت، اين زبانها را در معرض خطر انقراض قرار است. بخش اصلي اين مقاله به گزارش يافتههاي چند مطالعة ميداني در خصوص كاربرد و جايگاه اجتماعي زبانهاي محلي ايران و نگرشهاي گويشوران نسبت به زبان مادريشان ميپردازد. بخش پاياني مقاله نيز شامل پيشنهادهايي براي بهبود وضع موجود به منظور حفظ زبانهاي در معرض خطرِ ايران است.